با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
يا مهدي : بنا بر ذکر برخی کتب تاریخی روز پنجم صفر، روز شهادت حضرت رقیه(علیه السلام) دختر سه یا چهار ساله امام حسین(علیه السلام) است.
در برخی کتب تاریخی آمده است: یزید، اهل بیت را در محلى خرابهگونه جاى داد در حالى که زنان خاندان نبوت و اهل بیت طهارت، جریان شهادت حسین(علیهالسلام) و اهل بیت و یارانش را از کودکان مخفى نگاهداشته و مىگفتند پدرانشان به مسافرت رفتهاند، و این جریان ادامه داشت تا این که یزید اهل بیت را در سراى خویش جاى داد.(1)
امام حسین(علیهالسلام) دخترى خردسال داشت که چهار سال از عمر مبارکش مىگذشت،(2) شبى از خواب پرید در حالى که سخت پریشان به نظر مىرسید و جویاى پدر شد! و پرسید: پدرم کجاست که من هم اکنون او را دیدم؟!(3)
بانوان حرم چون این سخن را از او شنیدند، گریستند و کودکان دیگر نیز ناله و زارى سر دادند.
چون صداى شیوه و گریه آنان بلند شد، یزید از خواب بیدار شد و پرسید: این گریه و زارى از کجاست؟
پس از جستجو، یزید را از جریان باخبر کردند، یزید گفت: سر پدرش را نزد او ببرید!
آن سر مقدس را در زیر سرپوشى قرار داده در مقابل او نهادند.
کودک پرسید: این چیست؟
گفتند: سر پدرت حسین(علیه السلام) است.
دختر امام حسین(علیهالسلام) سرپوش را برداشت و چون چشمش به سر مبارک پدر افتاد نالهاى از دل کشید و بیتاب شد و گفت: اى پدر! چه کسى تو را به خونت زنگین کرد؟!
چه کسى رگهاى تو را برید؟! اى پدر! چه کسى مرا در کودکى یتیم کرد؟! اى پدر! بعد از تو به چه کسى دل ببندم؟! چه کسى یتیم تو را بزرگ خواهد کرد؟! اى پدر! انیس این زنان و اسیران کیست؟! اى کاش من فدایت شده بودم! اى کاش من نابینا شده بودم! اى کاش من در خاک آرمیده بودم و محاسن به خون خضاب شده تو را نمىدیدم!
آنگاه لب کوچک خود را بر لبهاى پدر نهاد و گریه شدیدى کرد و از هوش رفت! هر چه تلاش کردند، به هوش نیامد، و این عزیز حسین(علیهالسلام) در شام به شهادت رسید.(4)
پژوهشی در دیدگاههای تاریخی در مورد حضرت رقیه(علیهاالسلام)
اصل وجود دختری سه، چهار ساله برای امام حسین(علیه السلام) در منابع شیعی ذکر شده است. در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری(قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است(5) اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و ... اختلاف است.
نیامدن نام حضرت رقیه(علیهاالسلام)، در برخی کتابهای تاریخی، هرگز دلیل بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهمترین دلیلِ فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زمان زندگی کوتاه ایشان است که سبب شده حرف کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد. در مورد حضرت علی اصغر(علیهالسلام) نیز به جرات میتوان گفت: اگر شهادت او در بحبوحه نبرد و وجود شاهدان بسیار بر این جریان نبود، نامی از ایشان نیز امروز در بین کتابهای معتبر شیعه به چشم نمیخورد؛ زیرا تاریخنویسی، فنی است که با جمع آوری اقوال سر و کار دارد که بسیاری از آنها شاهد عینی نداشته و به صورت نقل قول گرد هم آمده است. تنها موضوعی که در آن مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، درستی و یا نادرستی آن از حیث موثق بودن راوی است که البته این موضوع فقط در تاریخ اسلام وجود دارد.
بنابر نقل ایشان، نام حضرت رقیه(علیهاالسلام) بارها بر زبان امام حسین(علیهالسلام) جاری شده است. این مطلب در مقتل ابومخنف نیز هست که حضرت پس از شهادت علی اصغر(علیهالسلام)، فریاد برآورد: «ای امکلثوم، ای سکینه، ای رقیه، ای عاتکه و ای زینب! ای اهل بیت من! خدانگهدار؛ من نیز رفتم.» این مطلب را سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی (وفات: 1294 ه .ق) در کتاب ینابیع الموده از مقتل ابومخنف نقل میکند.
المنتخب للطُریحی
این کتاب را شیخ فخرالدین طیحی نجفی (وفات: 1085 ه .ق) نوشته است. این کتاب در دو جلد تنظیم شده و هر یک از مجلدات آن حاوی ده مجلس پیرامون سوگواری حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) و روایاتی شامل پاداش سوگواری بر آن امام و نیز مشتمل بر اخباری در گستره رویدادهای روز عاشورا و رویدادهای پس از آن میباشد. اگر چه نگارنده این کتاب از متاخرین بوده و در عصر صفوی زیسته، اما روایات و موضوعات خوبی را در کتاب خود جمع آوری و تنظیم کرده است. وی سن حضرت رقیه (علیهاالسلام) را سه سال بیان نموده است. پس از او، فاضل دربندی (وفات: 1286 ه.ق) که آثاری همچون اسرار الشهاده و خزائن دارد، مطالبی را از منتخب طریحی نقل کرده است. بعدها سید محمد علی شاه عبدالعظیمی (وفات: 1334 ه .ق) در کتاب شریف الایقاد، مطالبی را از آن کتاب بیان کرده است. همچنین علامه حایری (وفات 1384 ه .ق) نیز در کتاب معالی السبطین از کتاب منتخب طریحی بهره برده است.
الدروس البهیه
علامه سیدحسن لواسانی (وفات: 1400 ه . ق) در کتاب الدروس البهیه فی مجمل احوال الرسول و العتره النبویه مینویسد:
یکی از دختران امام حسین(علیهالسلام) به نام رقیه(علیهاالسلام)، از اندوه بسیار و گرما و سرمای شدید و گرسنگی، در خرابه شام از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد. قبرش در آنجا معروف و زیارتگاه است.
دیگر کتابهایی که در این زمینه سخنی دارند، مستقیم یا غیرمستقیم از همین منابع نقل کردهاند.
پینوشتها:
1- از این نقل چنین نتیجه گرفته میشود که این واقعه در سراى یزید رخ داده است. از عبارت شیخ مفید در ارشاد چنین بر مىآید که اهل بیت را در سرایى جداگانه فرود آوردند و آن منزلگاه به سراى یزید پیوسته بود و چند روزى اهل بیت در آنجا ماندند و سپس یزید در باب الصغیر دمشق اهل بیت را جای داده است.
2- در نفس المهموم و الدمعه الساکبه و دیگر کتابها نام این کودک خردسال را یافت نشد، ولى در ریاض الاحزان، ص 144 به نقل از بعضى مولفات اصحاب آمده است که نام او فاطمه صغرى است، و در ریاحین الشریعه، ج 3، ص309 تحت عنوان «بانوان دشت کربلا» او را رقیه بنت الحسین ذکر کرده است.
3- شاید منظور دختر این بوده که پدر را در خواب دیده است.
4- نفس المهموم 456؛ الدمعه الساکبه 5/141.
5- کامل بهائی، ج 2، ص 179.
6ـ جمعی از نویسندگان، موسوعه کلمات الامام الحسین (علیهالسلام)، قم، دارالمعروف، چاپ اول، 1373 ه . ش، ص 511.
7ـ ابن طاووس، ابوالقاسم ابوالحسن بن سعدالدین، اللهوف علی قتلی الطفوف، قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414 ه . ق، ص 141؛ اعلام الوری، ص 236،
منبع : سایت تبیان/پايگاه اطلاع رساني حضرت استاد حسين انصاريان